موسسه فهیم

مصاحبه

اخلاق نیکوی پیامبر(ع) باعث گسترش اسلام شد نه پول و شمشیر

 

 

استاد حوزه علمیه قم، اخلاق پیامبر(ص) را بیش از هر چیزی در گسترش اسلام موثر دانست و گفت: بر خلاف آن چیزی که مشهور شده است و بعضا می گویند شمشیر علی(ع) و پول خدیجه(س) سلام را گسترش داد باید توجه کنیم که قبل از آن دو و بیشتر از آن دو، اخلاق اسلامی که در وجود پیامبر متجلی بود زمینه جذب افراد را به سوی اسلام فراهم کرد.

حجت الاسلام والمسلمین کاظم قاضی زاده در گفت و گو با خبرنگار شفقنا درخصوص تاکید پیامبر (ص) بر مکارم اخلاق بیان کرد: روشن است که امروز روز عظیمی از جهت مصیبت است به خاطر اینکه کسی امروز از دنیا می رود که وجودش بزرگترین نعمت پس از نعمت حیات برای انسان ها بوده است و نعمت هدایت و راه نمایی انسان ها به سوی مسیر خدا و مسیر ابدیت بزرگترین نعمتی است که به دست پیامبر(ص) خصوصا پیامبر خاتم و آوردن قران کریم، محقق شده است.

او تصریح کرد: همانطور که اشاره کردید یکی از نکات بسیار مهم در زندگی پیامبر(ص)، مساله اخلاق نیکو در عرصه های مختلف فردی و اجتماعی است. می توان گفت که اخلاق نیکوی پیامبر را قبل از هر کس و قبل از هر چیز می توان توسط خداوند متعال و در قرآن کریم با او مواجه شد. خداوند در سوره قلم اینگونه می فرماید «انک لعلی خلق عظیم» یعنی پیامبر را با تاکید معرفی می کند و می گوید« تو بر خلق و اخلاق عظیم و بزرگی هستی». این آیه شریفه هر چند به خودی خود، حسن خلق پیامبر را می ستاید و آن را بزرگ می شمارد لکن با در نظر گرفتن بحث هایی که در پیرامون آیه در این سوره مبارکه مطرح شده است، اخلاق پسندیده اجتماعی حضرت را مورد نظر قرار می دهد اخلاقی که مربوط به معاشرت است از قبیل استواری بر حق صبر در مقابل آزار مردم و خطاکاری های اراذل، عفو و اغماض از آنها، سخاوت، مدارا تواضع و امثال آن.

قاضی زاده یکی از عرصه ها و جلوه های اجتماعی این اخلاق را محبت و رحمت پیامبر دانست و گفت: در سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۵۹ خدا می فرماید « فَبِما رَحمَهٍ مِنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُم ۖ وَلَو کُنتَ فَظًّا غَلیظَ القَلبِ لَانفَضّوا مِن حَولِکَ» یعنی به خاطر رحمت و عنایت الهی است که تو اخلاق نرمی با مردم داری و اگر قرار بود که انسان خشن و سنگدلی باشی مردم از دور تو پراکنده می شدند و دعوت تو به نتیجه نمی رسید». روشن است که بالاخره این بخش از زندگی پیامبر(ص) یکی از بخش های بسیار جدی و بسیار مورد عنایت در قرآن و در عرصه های واقعی حیات پیامبر(ص) بوده است و اصولا پیامبران الهی با چنین وصفی با جامعه برخورد و سعی می کردند که نگاهشان به همه مردم یکسان باشد. اگر احترام می گذارند احترامشان به ضعیفان و قوی ها در یک حد باشد. نسبت به کسانی که دارای مقامات معنوی بودند احترام ویژه ای قایل بودند اما اگر بخواهیم عرصه های مادی قدرت و نزدیکی و دوری مادی را زمینه برخوردهای متفاوت قرار دهیم اصلا زندگی انبیاء خصوصا زندگی پیامبر(ص) اینگونه نبوده است.

استاد حوزه علمیه قم ادامه داد: آیات قرآن کریم همواره این مطلب را نشان می دهد. در آیات مختلف این مطلب آمده و مهمترینش همین است که قرآن، پیامبر را رحمت برای همه مردم می داند «و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین» و همانطور که در آیه سوره قلم آمده پیامبر دارای خلق عظیمی است و خود پیامبر هم فرمودند «من مبعوث شدم برای اینکه مکارم اخلاق را تمام کنم». مکارم به معنای بخش های بهتر و بالاتر در همر چیز شناخه می شود. مکرمه و کریم در جایی استفاده می شود که ما بهترین را پیدا کنیم مثلا به طلا در میان سنگ های مختلفی که وجود دارد حجر کریم می گویند لذا پیامبر صرفا نیامده است تا خوش اخلاق باشد یا اینکه با مردم خوب رفتار کند بلکه آمده است که این مکرمه ها و قله های اخلاق را در میان جامعه تمام کند و همه مردم را در این مسیر به اخلاق کریمه دعوت کند.

او با بیان اینکه رفتار پیامبر با دوست و دشمن رفتار نرم و کریمانه بوده است اظهار کرد: در روایات متعددی داریم که این مطلب را مورد توجه قرار داده است و وقتی که زندگی پیامبر را در این نوع روایات می بینیم،  متوجه می شویم که روش پیامبر(ص) در مواجه با مردم، چه دوست و دشمن بسیار روش نرم کریمانه و همراه با اخلاق بوده است. بد نیست به این روایت که در معانی الاخبار از قول امام مجتبی(ع) نقل شده توجه کنیم که ایشان منطق پیامبر را اینگونه توصیف می کند «رسول خدا دایما در فکر بود و یک لحظه راحتی نداشت. بسیار کم حرف بود و جز در مواقع ضرورت تکلم نمی فرمود و وقتی حرف می زد کلام را از اول تا آخر با تمام فضای دهان ادا می کرد و فصیحانه سخن می گفت. کلامش همه کوتاه، جامع و خالی از ضواید بود. خلق نازنینش بسیار نرم بود به این معنا که نه کسی را با کلام خود می آزرد و نه به کسی اهانت می کرد نعمت های خدا در نظرش بزرگ جلوه می نمود، اگر چه آن نعمت نا چیز می بود و هیچ نعمتی را مذمت نمی فرمود. دنیا و ناملایمات آن، هرگز او را به خشم در نمی آورد و وقتی حقی پایمال می شد کسی از شدت خشم او را نمی شناخت. از هیچ چیز پروا نداشت تا آنکه احقاق حق می کرد و اگر به چیزی اشاره می فرمود با تمام کف دست اشاره می نمود و وقتی از مطلبی تعجب می کرد دست ها را بر هم می زد و وقتی سخن می گفت انگشت ابهام دست چپ را به کف دست راست می زد و وقتی غضب می فرمود روی مبارک را بر می گرداند در حالتی که چشم ها را می بست و وقتی می خندید خنده اش تبسمی شیرین بود به طوری که تنها دندان های چون تگرگش نمایان می شد».

او شیوه زندگی پیامبر را دلیل بر گسترش اسلام دانست و تصریح کرد: در مجموع می توان گفت که روش زندگی پیامبر اسلام باید الگوی ما باشد. با نص صریح قرآن می خوانیم «لکم فی رسول الله اسوه حسنه» یعنی در زندگی پیامبر برای شما یک الگوی نیکو هست که از آن الگو استفاده کنید. این الگو، الگوی اخلاقی بوده است. ادب فردی و اجتماعی پیامبر زبانزد بود و شیوه زندگی پیامبر موجب جذب مردم به سوی اسلام می شد. آن چیزی که سبب شد در کمتر از ربع قرن اسلام عزیز در پهنای جزیره العرب گسترش پیدا کند و مسلمان هایی که تعداد اندکی بودند و با مخالفت های زیادی مواجه می شدند بتوانند در تمام جزیره العرب گسترش پیدا کنند اول از همه و مهمتر از همه اخلاق پیامبر بود بر خلاف آن چیزی که مشهور شده است شمشیر و پول در گسترش اسلام کمک کرده است و بعضا می گویند شمشیر علی(ع) و پول خدیجه(س) در این زمینه کمک کرده است. باید گفت قبل از آن دو و بیشتر از آن دو، اخلاق اسلامی که در وجود پیامبر متجلی بود زمینه جذب افراد را به سوی مسلمان ها فراهم می کرد و افراد زیادی در یک مواجهه با پیامبر(ص) خلق پیامبر را به گونه ای می یافتند که به سوی اسلام جذب می شدند.

قاضی زاده گفت: اگر بخواهیم بین جامعه خودمان و اخلاق پیامبر اسلام مقایسه کنیم بهتر است که به طور موردی نحوه برخوردهایی که در حوزه حکومت با مردم خصوصا با کسانی که توافق های کاملی به لحاظ فکری با ما ندارند را مورد بررسی قرار دهیم. البته روشن است که در این زمینه نمی شود به طور کلی بگوییم که مطابق اخلاق نبوی رفتار می کنیم و از سوی دیگر هم نفی کلی هم صحیح نیست. جامعه اسلامی بالاخره یک جامعه ایست که باید به سوی اخلاق نبوی حرکت کند گرچه در بعضی از حوزه ها و موارد این ضعف ها وجود دارد و باید این ضعف ها را جبران کرد.

او در پایان خاطرنشان کرد: مهم آن است که ما بتوانیم در مجموع جامعه را با خلق خودمان و با اخلاق خوش به سوی اسلام جلب کنیم. شاید کسانی که خواننده این مباحث باشند بتوانند قضاوت کنند که حکومت ما و جمهوری اسلامی در این سی سال جاذبه بیشتری داشته یا دافعه بیشتر و هر سال که می گذرد ما توانستیم افرادی را که نیت خوبی نسبت به اندیشه اسلامی نداشتند را به اسلام جلب کنیم یا رفتار ما سبب شده است که متاسفانه بعضی از آنان، از آموزه های دینی و از اصل اسلام رویگردان شوند و سعی کنند خودشان را در مسیر دیگری قرار دهند. به طور کلی باید قضاوت را به خوانندگان واگذار کرد، اما شاخص کلی این است اگر ما توانستیم جامعه را به سمت اسلام دعوت کنیم و جذابیت پیامبر را در جامعه خودمان نشان دهیم ما پیرو پیامبر(ص) هستیم اما اگر به جای اینکه آن اخلاق، رحمت، مهر و عطوفت که پیامبر داشتند و قرآن از آن گزارش کرده است در ما وجود نداشته و روز به روز بدبینی افراد را نسبت به آموزه های اسلام سبب شده باشد، روشن است که ما متاسفانه نتوانستیم به سوی آموزه های اسلامی حرکت کنیم و نتوانستیم خودمان را پیرو آن پیامبر الگو قرار دهیم.

مطالب مرتبط