قاضیزاده در مورد فاصلۀ جامعۀ ما از شاخصههای زندگی قرآنی گفت: جامعه بر اساس شاخصههای ظلم، فساد، خیانت، استکبار و اسراف نمرۀ قابل قبول ندارد و باید سعی کنیم از اینها فاصله بگیریم.
به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ حجتالاسلام والمسلمین کاظم قاضیزاده، رئیس مؤسسۀ فرهنگی فهیم و مدرس و محقق فقه و علوم قرآن و حدیث، در گفتوگو با خبرنگار ابنا مطالبی در مورد مشخصههای زندگی قرآنی و راهکار ترویج اخلاق قرآنی در سطح جامعه بیان کرد. در ادامه، این گفتوگو را میخوانید.
ابنا: مشخصههای اصلی زندگی قرآنی را بیان کنید.
ـ دربارۀ زندگی قرآنی میتوان به کلیدواژههایی که در قرآن برای زندگی مورد حب خداوند است مراجعه کرد همچنین میتوان به قرآن جهت معرفی مؤمنان واقعی مراجعه کرد و در جایجای قرآن بحثهایی به عنوان ویژگیهای مثبت و منفی میتوان در نظر گرفت و یک زندگی قرآنی را سامان داد.
یکی از مواردی که میتواند کمکمان کند واژۀ محبت است؛ به طوری که عبارات «ان الله یحب...» یک هندسۀ قرآنی را نشان میدهد. مثلاً ان الله یحب المحسنین، توابین، مطهرین، متقین، صابرین، متوکلین و مقسطین بخشی از شاخصههای زندگی قرآنی است.
در مقابل، آیات شریفهای داریم که خداوند ظالمان، مفسران، خائنان، مستکبران و کسانی که اهل شادیهای بیضابطه هستند را دوست ندارد که زندگی قرآنی را در جنبۀ نفی نشان میدهد.
البته واژگان دیگری مثل «ان المؤمنون»، «قد افلح المؤمنون» و «عبادالرحمن» مجموعهای از اوصاف را دارا هستند که زندگی قرآنی را به ما نشان میدهد.
زندگی قرآنی زندگیای است که در رفتار و اخلاق، ارزشهای انسانی را مورد توجه قرار بدهد و از ویژگیهای منفی دور باشد.
ابنا: با توجه به مشخصههایی که بیان کردید، جامعۀ ما چه مقدار از اخلاق قرآنی فاصله دارد؟
ـ ما نمیتوانیم یک حکم کلی برای همۀ جامعه بدهیم، جامعۀ ما نسبی است یعنی هم نسبت به افراد و هم نسبت به ارزشها تفاوتهایی وجود دارد، برخی نزدیک و برخی دور هستند. افرادی که اهل صدق، صفا، احسان، تقوا و پاکی هستند افرادیاند که تعدادشان زیاد نیست، هرچند باز هم نمیشود سیاه و سفید نگاه کرد که فرد کاملاً صادق است یا نه، بلکه نسبی باید نگاه کرد.
اما برخورد کلی جامعۀ ما، نمرۀ خوبی در زمینۀ اوصاف مؤمنان ندارد. جامعه بر اساس شاخصههای ظلم، فساد، خیانت، استکبار و اسراف نمرۀ قابل قبول ندارد و باید سعی کنیم از اینها فاصله بگیریم. آنهم به عنوان کشوری اسلامی و پیرو مکتب تشیع باید از این ویژگیها فاصله بگیریم.
در روایت داریم عمل کردن به ارزشهای دینی در برخی جوامع بیشتر مورد تأکید است، مثلاً در برخی کشورهای غیراسلامی شاید اعمال اسلامی سخت باشد که در این جوامع عمل به 10 درصد نیز پذیرفته است اما در جامعۀ ما عمل به 90 درصد هم شاید پذیرفته نباشد لذا معتقدیم جامعه بیشتر به ویژگیهای قرآنی پایبند باشد، اهل تقوا باشد تا جامعه اصلاح شود.
ابنا: با توجه به ضعف جامعۀ ما در مکارم اخلاقی که اشاره کردید، برای ترویج اخلاق قرآنی در سطح جامعه چه اقداماتی باید صورت بگیرد؟
ـ اولینگام برای جامعۀ قرآنی این است که از خودمان شروع کنیم چون قرآن میفرماید خداوند جامعه را تغییر نمیدهد مگر خود افراد جامعه تغییر کنند. لذا میتوان گفت جامعه از افرادی تشکیل میشود که این افراد باید تکتکشان اخلاق قرآنی را در زندگی خویش پیاده کنند. اگر ما این قدم را برداریم که رفتار و گفتار قرآنی داشته باشیم جامعه درست میشود، چون در آسیبشناسی اجتماعی شاهدیم که متأسفانه عموماً افراد به جای اینکه رفتار خوب را از هم یاد بگیرند، ویژگیهای بد را از هم یاد میگیرند.
گام دوم که خیلی مهم است، این است که در جامعۀ ما، کسانی که در جایگاه مرجعیت علمی، فرهنگی و سیاسی مردم هستند بیش از دیگران باید ارزشهای قرآن را در نظر داشته باشند، چه عالمان و حاکمان، چه افراد محبوب مثل هنرمندان و ورزشکاران، که جامعه به نقش آنان نگاه میکند.
مردم باید احساس کنند کسانی که آنان را به صداقت، وفای به عهد و عدالت دعوت میکنند خودشان بر اساس دروغ، خیانت و ظلم اقدام نمیکنند.
سومین نکته هم توجه به مسئلۀ امر به معروف و نهی از منکر در جامعۀ اسلامی است. ما باید به معروف امر کنیم و از منکر نهی کنیم، شاید توجه به آموزههایی که در قرآن است و برجسته کردن فرازهای قرآنی در گفتار مردم اثرگذار باشد.
مثلاً «ان الله یحب...» و «ان الله لایحب...» را در برگههایی بین مردم پخش کنیم. یا مثلاً وقتی کسی پرخاش و جدال میکند به او سلام کنیم و آیۀ «إِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلاَماً» (فرقان، 20) را برایاش بخوانیم. اگر اینها را در گفتار و منش خودمان نشان بدهیم میتواند بسترساز اخلاق قرآنی در جامعه شود.