موسسه فهیم

مصاحبه

مصاحبه استاد کاظم قاضی زاده با دست اندر کاران همایش تحریر الوسیله

مصاحبه استاد کاظم قاضی زاده با دست اندر کاران همایش تحریر الوسیله

امتیازات تحریر الوسیله

                   مصاحبه استاد کاظم قاضی زاده با دست اندر کاران همایش تحریر الوسیله

سوال :

امتیازات تحریر الوسیله بر دیگر کتب فتوایی چیست؟

جواب:

متن «تحريرالوسيله» به جهت جامعيت نسبت به غالب ابواب فقهى و تأكيد بر بعضى از مسايل مورد نياز زمان مثل بحث امر به معروف و نهى از منكر ،ولایت حاکم و شوون وی،حدود و دیات و قصاص و حذف بعضى از فروعات فقهى كه كمتر اتفاق مى‏افتد و فقط به درد تمرين ذهنى مى‏خورد، امتياز دارد.

يكى ديگر از ويژگى‏هاى اين كتاب اضافه كردن موضوعات مستحدثه مثل بيمه، سرقفلى و خواندن نماز در جوّ و يا كرات ديگر و... است. اين نوع مسايل نيز در موارد مشابه مثل منهاج الصالحين و عروة الوثقى نيامده است.

ویژگی سوم این متن بیان نسبتا روان آن است که به نوعی ویراستاری علمی و ادبی نسبت به متن وسیله النجاه مرحوم اصفهانی محسوب می شود.

سؤال:

جهت حضور بیشتر تحریر الوسیله در سطوح حوزوى و در سطح درس خارج چه پیشنهادی دارید؟

جواب:

مى‏دانيد حضور علمى این کتاب در درون سطح مى‏تواند با بخشنامه‏هاى حوزوى همراه شود. يعنى در سال‏هاى دوم يا سوم كه طلاب رساله علميه مى‏خوانند مى‏توانند متن تحرير را متن درس قرار دهند كه البته بعضى از مدارس نيز چنين مى‏كنند.گر چه تلخیص و گزیده نویسی می تواند در این مقطع به بهره برداری بیشتر کمک کند.

 اما حضور در سطوح بالاى حوزوى و در سطح درس خارج نيازمند بسترسازى مناسب است. كه لااقل در سطوح زیر شود آن را آماده ساخت.

1. كثرت مستندنويسی بر تحرير امكان تطبيق و مقايسه را براى طلاب درس خارج كه جنبة تعليمى دارد فراهم مى‏كند.

2. انتشار تحرير با حواشى بزرگان علمى و مراجع زنده شبيه آنچه در مورد مناسك حج امام صورت پذيرفته است.

3. گزينش متون فقهى مرتبط با مسايل مطرح شده از سوى امام در تحريرالوسیله. اين متون مى‏تواند از فقهاى متأخر يا متقدم باشد و شبیه کاری که در سلسله الینابیع الفقهیه انجام شده با محوریت تحریر الوسیله در فضای الکترونیکی انجام شود

4. وارد كردن مناسب تحریر و شروح آن در نرم‏افزارهاى فقهى علوم اسلامى به طورى كه دستيابى به مستندات مسايل تحرير به راحتى صورت پذيرد.

سوال:

 مستند نویسی کدام بخش از تحریر اولیت دارد؟

جواب:

بخش‏هايى از تحرير كه به نوعى نوآورى دارد شرح و مستندنويسى آن ضرورى‏تر است مثل بحث امر به معروف و نهى از منكر كه امام خمينى(س) حدوداً سه برابر ديگران مطلب دارند و همچنين بحث‏هايى كه امام در آنها به جنبه‏هاى عقلايى توجه بيشترى كرده‏اند مثل معاملات و مستندنويسى براى موضوعات مستحدثه هم ضرورى است.

سؤال :

استقبال حوزویان از تحریر چگونه است؟

جواب :

استقبال حوزويان نسبت به گذشته به مراتب بيشتر است. با حضور قوى‏تر شاگردان معنوى امام در كرسى‏هاى درس خارج حوزه علميه قم و ديگر حوزه‏ها به طور طبيعى طرح اين مباحث بيشتر شده است و هر چه مى‏گذرد بر اقبال حوزويان به آثار امام افزوده مى‏شود.

سوال:

اطلاع پیدا کردیم که شما بنیان گذار یکی از مستند نویسی های جدید بر تحریر الوسیله بوده اید.در باره انگیزه این کار و کم و کیف آن توضیح دهید.

 جواب:

در حدود ده سال پيش به ذهن حقير خطور كرد كه مى‏توان كارى تحليلى و جمعى روى «تحريرالوسيله» امام خمينى(س) انجام داد. اين كار از جهتى زمينة پژوهش‏هاى درس خارج را فراهم مى‏كند و موجب حيات بيشتر «تحريرالوسيله» در حوزه‏ها مى‏شود. و از جهت ديگر نيز چون كارى جمعى است از خطاى كمترى برخوردار است. با چند نفر از دوستان فاضل و مستعد حوزه علميه كه در فضاى كارهاى اجتهادى فقهى قرار داشتند صحبت كرديم و پس از انجام مقدمات كار آقايان اساتيد محترم حوزه،سیف الله صرامى، محمد کاظم رحمان ستايش، سيد احمد حسينى و احمدمبلغى همراه شدند.

روش كار به اين صورت بود كه هر يك از دوستان متولى نگارش مستند چند مسئله شدند و بعد از نگارش ، متن‏ها را در اختيار ديگران قرار داده و براى هر مسئله يك يا چند جلسه مباحثه علمى جمعى صورت مى‏پذيرفت. نتيجه نظرات ديگر اساتيد را نويسندة متن اوليه بر اساس نظرات تصويب شده در جمع اعمال مى‏كرد و پس از آن مراحل تايپ و ويرايش و.. انجام شد گرچه اين كار وقت گير بود ،اما به دقت هر متن كمك مى‏كرد. بنده هم مديريت جلسات و هدايت كلى را به عهده داشتم و مستند بعضى از مسايل را نيز نوشتم. البته بايد از زحمات آقاى سیف الله صرامى در مديريت كار در ادامه مراحل ویرایش علمی را سرپرستی کردند تشكر كرد.

 

سوال:

در بحث اجتهاد دو تقلید که کار پژوهشی جمع شما انتشار یافته است ،ویژگی‌های حضرت امام در فتوی چیست؟

جواب:البته حضرت امام مانند همه فقهای دیگر در فروعات مسایل شرعی دیدگاه‌هایی دارند و در حاشیه‌ای که بر وسیله النجاة زده‌اند، در کتاب باب اجتهاد و تقلید در 21 مورد حاشیه دارند که بمعنای اختلاف نظر ایشان با مرحوم اصفهانی صاحب کتاب وسیلة النجاة است. یکی از این موارد در ذکر شرایط مرجع تقلید است. یکی از شرایطی که در حاشیه وسیله امام به آن اشاره کرده‌اند و در متن تحریر آورده‌اند "غیر مکبّ علی الدنیا" و به تعبیر دیگر زاهد بودن مرجع تقلید است.

در تعبیر وسیلة النجاة آمده است:

یجب ان یکون المرجع للتقلید عالماً مجتهدا عادلاً  ورعاً فی دین الله کما وصفه بقوله(ع) و و أمّا من‏ كان‏ من‏ الفقهاء، صائنا لنفسه، حافظا لدينه، مخالفا على هواه، مطيعا لأمر مولاه، فللعوامّ أن يقلدوه‏

حاشیه امام بر این عبارت این است

غیر مکب علی الدنیا و لا حریصاً علیها و علی تحصیلها جاها و مالا علی الاحوط.

بر روی دنیا (و دنیا خواهی) نیافتد و حریص بر دنیا و تحصیل جاه و مقام و مال دنیا نباشد علی الاحوط.

در متن تحریر این عبارت را با کلمه بل اضراب بعد از عبارت ورعاً فی دین الله آورده‌اند:

يجب أن يكون المرجع للتقليد عالما مجتهدا عادلا ورعا في دين اللّه‏، بل غير مكب على الدنيا، و لا حريصا عليها و على تحصيلها جاها و مالا على الأحوط، و في الحديث «من كان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظا لدينه مخالفا لهواه مطيعا لأمر مولاه فللعوام أن يقلدوه».

  این نکته در شرایط مرجع تقلیددر فتوای آیه الله سید کاظم یزدی در عروه الوثقی هم آمده است و و پس از ذکر عدالت بعنوان یکی از شرایط (متفاوت با شرط عدالت)آورده‌اند. :

مسألة 22يشترط في المجتهد أمور:البلوغ و العقل و الإيمان و العدالة و الرجولية و الحرية على قول- و كونه مجتهدا مطلقا فلا يجوز تقليد المتجزي و الحياة فلا يجوز تقليد الميت ابتداء نعم يجوز البقاء كما مر و أن يكون أعلم فلا يجوز على‏الأحوط تقليد المفضول مع التمكن من الأفضل و أن لا يكون متولدا من الزنى و أن لا يكون مقبلا على الدنيا و طالبا لها مكبا عليها مجدا في تحصيلها ففي الخبر: من كان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظا لدينه مخالفا لهواه مطيعا لأمر مولاه فللعوام أن يقلدوه‏.

نکته قابل توجه آن است که گر چه امام بر خلاف صاحب عروة که" فتوا "داده است، بصورت "علی الاحوط" (اجتهاد وجوبی) شرط را ذکر کرده‌اند، اما با غالب فقیهان معاصر ایشان که این شرط را شرط بیشتری از عدالت تلقی نکرده‌اند، تفاوت دارند.

حواشی مراجع معاصر امام خمینی بر عروة الوثقی نشانگر آن است که غالب آنان با پذیرفتن این شرط به طوری که امری فراتر از عدالت باشد مخالفت کرده‌اند. بعضی از روایت منقول از امام عسکری علیه السلام چیزی بیشتر از عدالت را برداشت نکرده‌اند :( آیة الله شاهرودی و رفیعی و میلانی) و بعضی مخالفت هوای نفس را در صورتی که مضر به عدالت باشد مانع دانسته‌اند :(آیة الله خویی و قمی)

مرحوم آیة الله حکیم گر چه هم رإی با آیة الله شاهرودی و... است ولی در ضمن بحث از شرط عدالت بر لزوم داشتن مرتبه والایی از عدالت برای مرجع تقلید تاکید می‌کند. وی می نویسد:

آنچه مرتکز در اذهان متشرعه است این است که  معصیت کردن به گونه‌ای به مرجعیت ضرر می‌رساند که پشیمانی و توبه هم سودی ندارد. پس عدالت معتبر در نزد متشرعه برای مرجع تقلید مرتبه عالیه‌ای است که چیزی مزاحم آن نشود و بر آن غلبه نکند. و انصاف آن است که جداً سخت است که کسی که مرتبه قوی و بالایی در عدالت همراه با مراقبه و محاسبه دائمی نداشته باشد در هنگام رسیدن به مرجعیت عدالت او باقی بماند.[1]

این نکته نشانگر آن است که آیة الله حکیم گر چه بصورت فقهی و اجتهادی دلیل خاصی برای ورع و زهد نمی‌یابد ولی عدالت قوی و شدید را به لحاظ تجربی و تاریخی لازمه مرجعیت می‌داند.

 آنچه در کلام امام جای تأمل و دقت دارد تصریح امام به دو مصداق دنیا خواهی (جاه طلبی و مال طلبی) است و البته جاه طلبی را هم مقدم بر مال طلبی ذکر کرده‌اند.

اگر بخواهیم دیدگاه امام را روشن بیان کنیم. فرد عادل کسی است که فقط از گناهان پرهیز می‌کند و ملکة راسخه باعثة علی ملازمه التقوی من ترک المحرمات و فعل الواجبات را دارد و فرد "وَرِع" از شبهات می‌گریزد (أَوْرَعُ‏ النَّاسِ‏ مَنْ وَقَفَ عِنْدَ الشُّبْهَة )و فرد "زاهد" از حلال هم "جز در مورد ضروری" پرهیز دارد أزهد النّاس‏ من‏ لم ينس القبر و البلاء و ترك أفضل زينة الدّنيا و آثر ما يبقى على ما يفنى و لم يعدّ غدا من أيّامه و عدّ نفسه في الموتى.[2] زاهد نیز گاهی زهد از جمع مال دارد و گاهی زهد او از جمع و حفظ قدرت و جاه دارد.

آنچه بعنوان شرایط مرجع تقلید مورد نظر امام است این که فقیه برای رسیدن به مرجعیت باید عادل، وَرِع و زاهد نسبت به مقام و جاه و زاهد نسبت به مال باشد.

بد نیست که بدانیم مرحوم علامه مجلسی در مرآة العقول می‌نویسد:

ثم اعلم أن الفقيه يطلق غالبا في الأخبار على العالم العامل الخبير بعيوب النفس و آفاتها، التارك للدنيا، الزاهد فيها، الراغب إلى ما عنده تعالى من‏ نعيمه‏ و قربه‏ و وصاله[3]

با توجه به آنچه آوردیم نگاه تیز بین امام در توجه به منصب والای مرجعیت و لزوم دوری از مراحل نفسانی برای کسی که متصدی رهبری و زعامت دینی مردم می شود ، خصوصاً زهد نسبت به جاه و مقام قابل درک است.خصوصا تقدم حب جاه و ریاست که آمده است:  آخر ما يخرج‏ من رءوس الصديقين حب‏ الرئاسة.

در دروان معاصر که مناصب دینی والا چون مرجعیت به همراه خود موقعیت و امکانات و رانت‌های ویژه‌ای را همراه کرده است و بدست آوردن یا حفظ جاه و مال گه گاه با زیر پا گذاشتن مسئولیتهای مهم عالمان دینی از جمله آگاه کردن و راهنمایی مردم، مبارزه باید بدعت ها و بیدار کردن اندیشه‌ها و گستردن هوشیاری اجتماعی و دور کردن یأس و ناامیدی و پراکندن روح امید در جامعه و حفظ حقوق مادی و معنوی ضعیفان و محرومان  همراه شده است. روشن است که تنها عالمی می‌تواند زیر بار مسئولیت مرجعیت حقیقی مردم قرار بگیرد که اهل دنیا به دو معنای جاه طلبی و مال طلبی نباشد و دغدغه حفظ مقام و مال او را از مسئولیت‌هایش دور نسازد .

 در اینجا به خاطر اختصار به طرح موضوع پرداختم و از ذکر مستندات فقهی آن در این مقام خودداری می‌شود.

دومین نکته‌‌ای که امام خمینی در این بحث بصورت متفاوت با دیگران ذکر کرده‌اند مسئله کاشفیت حسن ظاهر از عدالت است. متن وسیلة النجاة عبارت است از:

مسئله 28: العدالة عبارة عن ملکة راسخه باعثة علی ملازمه التقوی من ترک المحرمات و فعل الواجبات و تعرف بحسن الظاهر و مواظبته علی الظاهر... مما کان کاشفاً عن الملکه و حسن الباطن علماً او ظناً... .

امام در حاشیه نوشته‌اند:

الظاهر کون حسن الظاهر کاشفا تعبدیاً و لو لم یحصل منه الظن فضلاً عن العلم.

در مسئله 27 تحریر الوسیله نوشته‌اند:

يعتبر في المفتي و القاضي العدالة، و تثبت بشهادة عدلين، و بالمعاشرة المفيدة للعلم أو الاطمئنان، و بالشياع المفيد للعلم، بل تعرف بحسن الظاهر و مواظبته على الشرعيات و الطاعات و حضور الجماعات و نحوها، و الظاهر أن حسن الظاهر كاشف تعبدي و لو لم يحصل منه‏الظن أو العلم.

معاصران امام در این زمینه بعضی دیدگاه ایشان را دارند، ولی دو دیدگاه دیگر در این زمینه وجود دارد.

دیدگاهی که اصولاً حسن ظاهر را معتبر نمی‌داند و تنها علم و اطمینان را معتبر می‌داند :(آیة الله شاهرودی، رفیعی) و دیدگاهی که حسن ظاهر «ظنی» را معتبر می‌داند ولی در صورتی که حسن ظاهر موجب «ظن» به عدالت نشود را معتبر نمی‌داند. (آیة الله سید کاظم یزدی، میلانی)

مرحوم آیة الله خویی گر چه عروة الوثقی حاشیه نزده است اما در تقریرات ایشان (التنقیح ) با امام هم نظر است.

این مسئله را از منظر کاربردی می‌خواهم مورد بررسی قرار دهم. این که عدالت با حسن ظاهر ولو این که ظن به عدالت بطور موردی ایجاد نشود، قابل اثبات و اعتنا است فتوایی است که می‌تواند در عرصه‌های مختلف اجتماعی که مشروط به عدالت است مفید و موثر باشد و از مشکلات جدی جامعه را رها سازد.

مسئله عدالت در امام جماعت خصوصاً برای کسانی که در مساجد مختلف نماز می‌خوانند و یا مساجدی که با عدم حضور امام راتب ،یک روحانی ناشناس را به امامت بر می‌گزینند یا مسئله طلاق و وجود شاهد عادل در هنگاه اجرای صیغه و... از مسایل مهمی است که با توجه به این فتوی به راحتی می‌تواند تحقق یابد.

دیدگاه امام درباه تعبدی بودن حسن ظاهر در جهت کشف عدالت اقتضائات کاربردی مناسب فوق را دارا است.روشن است که این نظر بر اساس استناد به روایاتی است که در این زمینه وجود دارد و در دیدگاه امام تنها به سیره عقلا در این باب نظر ندارد بلکه خود به تاسیس اصل پرداخته است .

 

 

 

 


[1] رک: بل المرتكز عندهم قدح المعصية في هذا المنصب على نحو لا تجدي عندهم التوبة و الندم، فالعدالة المعتبرة عندهم مرتبة عالية لا تزاحم و لا تغلب. و الانصاف أنه يصعب جداً بقاء العدالة للمرجع العام في الفتوى- كما يتفق ذلك في كل عصر لواحد أو جماعة- إذا لم تكن مرتبة قوية عالية ذات مراقبة و محاسبة، فإن ذلك مزلة الاقدام و مخطرة الرجال العظام‏ (مستمسک عروه الوثقی)

[2] (نهج الفصاحة (مجموعه كلمات قصار حضرت رسول صلى الله عليه و آله)، ص: 208)

 

 

[3] مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج‏1، ص: 167