موسسه فهیم

سخنرانی

خلاصه سومین جلسه از سلسله جلسات علمی ماه مبارک رمضان

✔امروزه اگر کسانی مرتکب خلاف ‌شرع در شیوه حکمرانی می‌شوند، استدلال می‌کند که این شیوه حکمرانی در دنیا رایج است، حکمرانان عرفی انجام می‌دهند ما هم انجام می‌دهیم. در حکومت دینی، منابع استنباط احکام، شیوه و سیره حکمرانان عرفی  نیست، ز

✔حکمران جامعه قبل از اصلاح جامعه به اصلاح خود مبادرت ورزد. نمی‌شود در صدد اصلاح جامعه باشد؛ ولی خودش در خلوت کارهای دیگری انجام دهد.

✔تقوا شرط لازم است، ولی شرط کافی نمی‌باشد، زیرا در حکمرانی افزون بر تقوای الهی، کارآمدی و کفایت هم لازم است. ممکن است انسان متقی مرتکب خطاهای بزرگی شود که آثار منفی در جامعه تا سالیان باقی بماند، اگرچه به لحاظ شخصی رفتارش ممکن است منافی با تقوا نباشد.

✔وقتی به مردم می‌گویم باید قانون را رعایت کنند باید خودمان قبلاً قانون را رعایت کرده باشیم، اگر به مردم توصیه می‌کنیم تصرف غیرشرعی و غیرقانونی به اموال عمومی نکنند، باید خودمان قبلاً رعایت کرده باشیم.



 آیه الله کاظم قاضی‌زاده : اگر به مردم توصیه می‌کنیم تصرف غیرشرعی و غیرقانونی به اموال عمومی نکنند، باید خودمان قبلاً رعایت کرده باشیم.

به گزارش اندیشه ما – سومین جلسه  از سلسله جلسات سخنرانی آیه الله قاضی‌زاده در ماه مبارک رمضان با عنوان «آموزه‌های نامه امام علی (ع) به مالک‌اشتر»  در مؤسسه فرهنگی –  پژوهشی فهیم با حضور اساتید حوزه و دانشگاه و جمعی از فضلای حوزه علمیه قم در تاریخ /۹۱/۱۴۰۳ در سالن اجتماعات مؤسسه واقع در شهر قم  برگزار شد.

استاد قاضی‌زاده در صحبت‌های آغازین خود بیان داشت: در شب‌های گذشته مباحث کلی مطرح شد و گفتیم  که امام علی(ع) در عهدنامه خطاب به مالک‌اشتر چهار وظیفه مهم را برای مالک برمی‌شمارد، امام علی (ع) به‌عنوان یک عبد خدا نامه را شروع می‌کنند در ادامه به چهار امر اساسی تأکید می ورزد که عبارت‌اند از:  اولین وظیفه جمع‌آوری مالیات در منطقه مصر، عراق  و شام،این اراضی چون مفتوح العنوه بوده است، جمع‌آوری خراج فراتر از جمع‌آوری مالیات است، در واقع منظور امام سر و سامان دادن به امور اقتصادی منطقه است. دومین وظیفه مالک در حکمرانی دینی برقراری امنیت است که وجود دشمنان، منافی امنیت است باید شهروندان حکومت دینی در امنیت و آرامش زندگی کنند با خطر دشمنان مواجه نباشند. سومین وظیفه اصلاح امور اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است که مردم در مسیر اصلاح قرار گیرند. چهارمین وظیفه توسعه و پیشرفت و رفاه اقتصادی است.

نمایه و تصویر کلی عهدنامه

آیت‌الله قاضی‌زاده در ادامه مباحث شب‌های گذشته تصویر کلی از عهدنامه ارائه نموده و اظهار داشت: بعدازاین چهار وظیفه مهم و اساسی مواردی دیگری را امام علی (ع) در عهدنامه نیز مطرح می‌کنند که در مجموع می‌توان عهدنامه را در پنجاه عنوان نمایه و تقسیم‌بندی نمود:

الف) خودسازی و تقواپیشگی

یکی از موارد در عهدنامه توصیه به تقواپیشگی حکمرانان نظام اسلامی است. از منظر امام علی خودسازی مقدمه حکمرانی مطلوب است، امام علی(ع) می‌فرماید: «اَمَرَهُ بِتَقْوَى اللّهِ، وَ ایثارِ طاعَتِهِ، وَ اتِّباعِ ما اَمَرَ بِهِ فى کِتابِه ِمنْ فرائِضِهِ وَ سُنَنِهِ الَّتى لایَسْعَدُ اَحَدٌ اِلاّ بِاتِّباعِها، وَ لایَشْقى اِلاّ مَعَ جُحُودِها وَ اِضاعَتِها»، او را فرمان می‌دهد به تقوای‌ الهی‌، و مقدم داشتن طاعت خدا، و پیروی‌ آنچه را که خداوند در کتاب از واجبات و سنت‌های خود امر فرموده که کسی‌ جز به پیروی‌ آنها خوشبخت نمی‌شود، و جز به انکار و ضایع نمودن آنها بدبخت نمی‌گردد،

«وَ اَنْ یَنْصُرَ اللّهَ سُبْحانَهُ بِقَلْبِهِ وَ یَدِهِ وَ لِسانِهِ، فَاِنَّهُ جَلَّ اسْمُهُ قَدْ تَکَفَّلَ بِنَصْرِ مَنْ نَصَرَهُ، وَ اِعْزازِ مَنْ اَعَــزَّ»

دیگر آنکه خداوند سبحان را به قلب و دست و زبانش یاری‌ کند، زیرا خداوند یاری‌ِ یاری‌کننده خود، و عزّت آن کس را که او را عزیز بدارد ضامن شده است،

«وَ اَمَرَهُ اَنْ یَکْسِرَ نَفْسَهُ عِنْدَ الشَّهَواتِ، وَ یَزَعَها عِنْدَ الْجَمَحاتِ فَاِنَّ النَّفْسَ اَمّارَهٌ بِالسُّوءِ اِلاّ ما رَحِمَ اللّهُ.»

او را دستور می‌دهد که نفس را به‌وقت خواسته‌های نابجا درهم شکند، و آن را به هنگام سرکشی‌ها باز دارد که نفس امرکننده به بدی‌ است مگر خداوند رحم نماید.

استاد فقه سیاسی حوزه علمیه قم، بعد از بیان محورهای عهدنامه که به لزوم تقواپیشگی توصیه می‌کند، بیان داشت: در این قسمت از عهدنامه پنج محور مورد اشاره قرار گرفته است که تحت عنوان خود سازی طرح می‌شود، کلید واژه اصلی در این بند همان تقوای الهی است. برای تقوا تعریف‌های متعدد می‌کنند، حداقل مرتبه تقوا انجام واجبات و ترک محرمات و توجه به حدود الهی است. طاعت خداوند را بر طاعت دیگران مقدم دارد، یک بخشی از تقوا تبعیت از اوامر الهی است؛ یعنی واجبات و مستحبات را انجام دهد.  البته برخی از شارحین نهج البلاغه سنن را به معنای واجبات پیامبر ذکر کردند که این مطلب درست نیست، زیرا متن روشن است که مقصود واجبات و مستحبات است . محور دیگری نیز در همین فضا است؛ زیرا انسان متقی بایستی از محرمات اجتناب نماید،از شهوت دروی کند و هوای نفس را مغلوب و مکسور نماید، نگذارد هوای نفس غالب گردد در سرکشی  هوای نفسانی آن را کنترل نماید، انسان در تمام مراحل زندگی با اطاعت از اوامر الهی خداوند را یاری نماید.

ضرورت اکید خودسازی کارگزاران نظام اسلامی

آیت‌الله قاضی‌زاده بعد از تبیین ضرورت خودسازی در نگاه امام علی (ع) بیان داشت: حکمران جامعه قبل از اصلاح جامعه به اصلاح خود مبادرت ورزد. نمی‌شود در صدد اصلاح جامعه باشد؛ ولی خودش در خلوت کارهای دیگری انجام دهد. در تمام موارد تقوی الهی باید مقدم بر سایر امور باشد؛ زیرا حضرت از تقوای الهی شروع می‌کنند، حاکم باید خودساخته باشد؛ ولی در دنیای جدید که به تقوای الهی، کنترل درونی گفته می‌شود، مورد غفلت واقع شده است. در دنیای جدید برای کنترل حکمرانان به کنترل بیرونی تلاش می‌کند، علت این است که ما دسترسی به کنترل درونی نداریم؛ ولی دین کامل و جامع مانند اسلام و انسان کامل مانند امام علی(ع) هیچ‌گاه از کنترل درونی و تقوای نفس غافل نبوده، فلذا این مسئله به‌عنوان امر اول مورد توجه است. رعایت عدالت اجتماعی مقدم بر رعایت عدالت فردی در زندگی حاکم اسلامی است.

تقوا شرط لازم نه شرط کافی

استاد درس خارج فقه حوزه علمیه در ادامه ضرورت خودسازی و تقواپیشگی حاکم اسلامی را تأکید نمود: عدالت و تقوای به تنهای باعث سعادت جامعه نمی‌شود، شخص به‌صرف اینکه با تقوا بود دلیل نمی‌شود که بتواند جامعه را به‌خوبی مدیریت کند؛ چون انسان باتقوا گناه نمی‌کند، ولی ممکن است خطا کند، لذا تقوا شرط لازم است، ولی شرط کافی نمی‌باشد، زیرا در حکمرانی افزون بر تقوای الهی، کارآمدی و کفایت هم لازم است. ممکن است انسان متقی مرتکب خطاهای بزرگی شود که آثار منفی در جامعه تا سالیان باقی بماند، اگرچه به لحاظ شخصی رفتارش ممکن است منافی با تقوا نباشد.

مسئله تقدم خودسازی چیزی است که امام علی (ع) در جای دیگر نیز اشاره نموده است «مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنّاسِ إماماً فَلْیَبْدَأ بِتَعْلیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلیمِ غَیْرِهِ وَلْیَکُنْ تَأدیبُهُ بِسیرتِهِ قَبْلَ تَأدیبِهِ بِلِسانِهِ وَمُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَمُؤدِّبُها أحَقُّ بِالإجْلالِ مِنْ مُعَلِّمِ النّاسِ وَمُؤدِّبِهِمْ»،هر که خود را پیشواى مردم سازد، باید که پیش از تعلیم مردم به تعلیم خود بپردازد و با عملش تأدیب نماید، نه زبانش و آنکه خود را تعلیم دهد و باادب سازد، شایسته‌تر به احترام است تا آنکه [فقط] مردم را تعلیم می‌دهد و ادب می‌آموزد، تأدیب عملی قبل از تعلیم زبانی باشد.

در جای دیگر  امام علی (ع) می‌فرمود: أَیُّهَا النَّاسُ، إِنِّی وَ اللَّهِ مَا أَحُثُّکُمْ عَلَى طَاعَهٍ إِلَّا وَ أَسْبِقُکُمْ إِلَیْهَا، وَ لَا أَنْهَاکُمْ عَنْ مَعْصِیَهٍ إِلَّا وَ أَتَنَاهَى قَبْلَکُمْ عَنْهَا». اى مردم، به خدا سوگند، که من شما را به هیچ فرمانى ترغیب نمى کنم، جز آنکه خود به انجام دادن آن بر شما پیشى مى گیرم و شما را از معصیتى نهى نمى کنم، جز آنکه خود پیش از شما از انجام دادن آن باز مى ایستم.

وقتی به مردم می‌گویم باید قانون را رعایت کنند باید خودمان قبلاً قانون را رعایت کرده باشیم، اگر به مردم توصیه می‌کنیم تصرف غیرشرعی و غیرقانونی به اموال عمومی نکنند، باید خودمان قبلاً رعایت کرده باشیم. امام علی (ع) فرمود: مَا أَحُثُّکُمْ عَلَى طَاعَهٍ» بقول ادبای عرب  جمله دلالت بر عموم وشمول دارد. یعنی همه اموری را که از شما می خواهم انجام بدهید، قبلا خودم انجام داده ام گام اول این است که انسان خود ساخته باشد هرقدر مقام ومنزلت اجتماعی انسان بالاتر باشد، باید خود ساختگی بیشتری داشته باشد.

مراتب عدالت در فقه اسلامی

استاد قاضی‌زاده در مورد جایگاه عدالت در فقه اسلامی بیان داشت: بحثی در فقه مطرح است که اشتراط عدالت در مناصبی دینی یک‌سان است یا متفاوت، مثلاً عدالت در امام‌ جماعت و شاهد طلاق که باید عادل باشد، قاضی باید عادل باشد، امام‌ جمعه شهر، و مرجع تقلید و حاکم باید عادل باشد، آیااشتراط عدالت دراین مناصب یکسان است؟

در برخی از این مناصب مانند امام جماعت عدالت ظاهری وحسن ظاهر کافی است، در فقه اشتراط عدالت در مرجع تقلید که عالی‌ترین منصب دینی است، بیشتر مورد توجه بوده است، ولی از عدالت حاکم کمتر بحث شده است، زیرا بحث عدالت در حاکم کمتر مورد ابتلا و توجه بوده است.

مرحوم امام خمینی می‌نویسد:  «یجب أن یکون المرجع للتقلید عالماً مجتهداً عادلاً ورعاً فی دین الله بل غیر مکبٍّ علی الدنیا و لاحریصاً علیها و علی تحصیلها و علی تحصیلها جاهً و مالاً علی الأحوط»، مفهوم عدالت اجتناب از معصیت است، ولی ورع آن است که از شبهات اجتناب نماید، بالاتر از این دنیاطلب نباشد در تحصیل دنیا حریص نباشد، امام ورع بودن و غیر موکب بودن را از شاخصه‌های عدالت در مرجع تقلید می‌داند، اشتراط عدالت  در مرجع تقلید امری مهم است که باید به آن توجه شود، به همین خاطر است که امام علی(ع) مسئله سلامت نفس را شرط می‌کند.

حکمرانی دینی و توجیهات عرفی

استاد فقه سیاسی حوزه علمیه قم در مورد آسیب‌های حکمرانی اسلامی اظهار داشت: امروزه اگر کسانی مرتکب خلاف ‌شرع در شیوه حکمرانی می‌شوند، استدلال می‌کند که این شیوه حکمرانی در دنیا رایج است، حکمرانان عرفی انجام می‌دهند ما هم انجام می‌دهیم. در حکومت دینی، منابع استنباط احکام، شیوه و سیره حکمرانان عرفی  نیست، زیرا حکمرانان عرفی و دنیوی به دنبال حفظ قدرت هستند. امام علی  نه‌تنها توصیه به رعایت عدالت می‌کند، بلکه در مواضع مختلف خودشان رعایت می‌کردند. یکی از مشکلات امام علی این بود که مردم ایشان را همراهی نمی‌کردند ، وَ إِنِّی لَعَالِمٌ بِمَا یُصْلِحُکُمْ وَ یُقِیمُ أَوَدَکُمْ وَ لَکِنِّی لَا أَرَى إِصْلَاحَکُمْ بِإِفْسَادِ نَفْسِی؛ أَضْرَعَ اللَّهُ خُدُودَکُمْ وَ أَتْعَسَ جُدُودَکُمْ، لَا تَعْرِفُونَ الْحَقَّ کَمَعْرِفَتِکُمُ الْبَاطِلَ وَ لَا تُبْطِلُونَ الْبَاطِلَ کَإِبْطَالِکُمُ الْحَق»،

می‌دانم داروى درد شما چیست و این کژى را چگونه می توان درست کرد، ولى نمی‌خواهم شما را اصلاح کنم، درحالی‌که خود را تباه کرده باشم. خداوند خوارتان سازد و بدبخت و بی‌بهره گرداند. آنان که باطل را می‌شناسند، حق را نمی‌شناسند و آن‌سان که با باطل مبارزه نمی‌کنید، به نابودکردن حق کمر بسته اید.

امام در اوج مشکلات فرمان به اصلاح نفس می‌دهد، امام نمی‌خواهد با افساد نفس و خروج از جاده عدالت و انصاف امور اجتماعی را سر وسامان دهد به تعبیر امروزه جمع نماید، چگونه بایستی نارسایی‌های اجتماعی را جمع کرد، با چه نیروی باید جمع کنیم این جمع کردند اصطلاح اسلامی نیست. در دنیای جدید به‌راحتی می‌گویند جمع می‌کنیم؛ ولی امام علی (ع) در اوج مشکلات نمی‌گوید، امور اجتماعی را با افساد نفس جمع می‌کنم.

وقتی حاکم صالح باشد سبب می‌شود که مردم به سمت‌وسوی صلاح  وهدایت کشانده شوند، یکی از مشکلات در دنیای جدید این است که همراهی و همگامی مقامات ودولت مردان با مردم کم شده است. کسانی که در شهرهای بزرگ زندگی می‌کنند، از زندگی مقامات دولتی مانند شهردار، استاندار و فرماندار اطلاعی ندارند به آنان دسترسی ندارند. یکی از ویژگی‌های پیامبر اکرم (ص) این بود که در میان مردم زندگی می‌کردند، امت اسلامی به شیوه رفتار زندگی فردی و اجتماعی پیامبر اطلاع و آگاهی کامل داشت. سنن النبی به معنای این است که ایشان با مردم زندگی می‌کردند. دعوت به اصلاح امور اجتماعی باید در عمل و رفتار باشد گفتار به‌تنهایی کفایت نمی‌کند، بخصوص اگر دم خروس نمایان شود.

استاد قاضی زاده در ادامه صحبت های خود به وضعیت دین ودینداری وعاظ وسخنگویان مذهبی اشاره نموده اظهار داشت:

آقایی که سی و چهل سال منبر رفته است با یک کار خلاف  بر تمام منبرهایش خط بطلان کشیده است. حضرت می‌فرمودند: کُونُوا دُعَاهَ النَّاسِ‏ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ لِیَرَوْا مِنْکُمُ الِاجْتِهَادَ وَ الصِّدْقَ وَ الْوَرَع‏» امام صادق علیه السّلام به من فرمود: مردم را به غیر از زبانتان دعوت به دین کنید، تا سعى و کوشش و درستى و پرهیزگارى و خویشتن دارى را از شما مشاهده کنند.عملی مثبتی که از یک حاکم دیده شود از هزار منبر اثر گذاری بیشتری دارد. دعوت باید در عمل و رفتار باشد، نه منبر رفتن و سخنرانی کردن،این بخش اول که امام علی (ع) به آن تأکید نموده است این بود که خودسازی مقدمه حکمرانی مطلوب است.

حکمرانی و قضاوت شهروندان

استاد قاضی‌زاده در صحبت‌های پایانی خود به  فراز از  عهدنامه اشاره نمود و بیان داشت: نکته دوم این است که حضرت می‌فرماید قضاوت‌های مردم خیلی مهم است، ما نباید قضاوت‌های مردم را نادیده بگیریم.هر حکومتی در بستر تاریخ به‌عنوان یک واقعیت خارجی مورد قضاوت شهروندان قرار می‌گیرد،امام علی خطاب به  مالک  می‌فرماید: «ثُمَّ اعْلَمْ یا مالِکُ، اَنّى قَدْ وَجَّهْتُکَ اِلى بِلاد قَدْ جَرَتْ عَلَیْها دُوَل قَبْلَکَ مِنْ عَدْل وَ جَوْر، وَ اَنَّ النّاسَ یَنْظُرُونَ مِنْ اُمُورِکَ فى مِثْل ما کُنْتَ تَنْظُرُ فیهِ مِنْ اُمُورِ الْوُلاهِ قَبْلَکَ، وَ یَقُولُونَ فیکَ ما کُنْتَ ُتقولُ فیهِمْ; وَ اِنَّما یُسْتَدَلُّ عَلَى الصَّالحِینَ بِما یُجْرِى اللّهُ لَهُمْ عَلى اَلْسُنِ عِبادِهِ. فَلْیَکُنْ اَحَبُّ الذَّخائِرِ اِلَیْکَ ذَخیرَهَ الْعَمَلِ الصّالِحِ. فَامْلِکْ هَواکَ، وَ شُحَّ بِنَفْسِکَ عَمّا لایَحِلُّ لَکَ، فَاِنَّ الشُّحَّ بِالنَّفْسِ»،

ای‌ مالک، آگاه باش که تو را به شهرهایی‌ روانه کردم که پیش از تو فرمانروایانی‌ در آن به عدالت و ستم حکومت کردند، و مردم به وضع تو به همان صورت می‌نگرند که تو به حاکمان پیش از خود می‌نگریسته‌ای، و همان را در حق تو می‌گویند که تو درباره حاکمان گذشته مصر می‌گفته‌ای، شایستگان را به ذکر خیری‌ که خداوند بر زبان بندگانش جاری‌ می‌کند، می‌توان شناخت. پس باید محبوب‌ترین اندوخته‌ها در نزد تو عمل صالح باشد، بنابراین بر هواهایت مسلط باش، نسبت به خود از آنچه بر تو حلال نیست بخل بورز، قضاوت‌های مردم یک نوع عنایت الهی است که در قالب نظرسنجی و رفراندوم کارکرد و میزان رضایت‌مندی مردم از حکومت روشن می‌شود، که حکومت چقدر مورد قبول یا نقد است.