بسمه تعالی
نهضت علمی امام صادق علیه السلام
امام جعفر صادق علیه السلام به رئیس مذهب شیعه شهرت یافته است و این به آن جهت است که در دوران امامت ایشان (114-148) به مدت سی و چهار سال گسترش مبانی مذهب شیعه صورت پذیرفته ست. اگر از جهت کمی بخواهیم روایات امام صادق علیه لاسلام را با دیگران امامان معصوم مقایسه کنیم ؛ در حالی که روایات منقول از ایشان بیش از سی و یک هزار روایت است، روایات امام باقر علیه السلام حدود هفت هزار حدیث و از مجموع دیگر امامان معصوم کمتر از این مقدار نقل شده است.
توسعه علوم دینی و حضور گسترده شاگردان طالب علم در محضر امام صادق علیه السلام معلول عوامل متعددی است. از جهتی زمان امام صادق علیه السلام زمان انقلاب فکری و نهضت های علمی است. فتوحات اسلامی و نهضت ترجمه سبب شد که عده زیادی با افکار و اندیشه های ایرانی، رومی و .. آشنا شوند. حضور راویان با ملتی های مختلف و خرده فرهنگ های گوناگون خود دلیل دیگری بود که زمینه بالندگی را فراهم می کرد." زنادقه "به عنوان گروهی منکر خدا و پیامبر در جامعه اسلامی به فعالیت های فکری مشغول بودند و این خود دلیل بزرگی جهت بحث های کلامی امام صادق علیه السلام و تربیت شاگران تخصصی در جهت نفی اندیشه های کلامی منحرف بود. جدای از زنادقه، گروه های دیگری چون اشاعره، جبریون، طبیعیون، مرجئه، یهود و نصارا نیز مطرح بودند. افرادی چون هشام بن حکم و هشام بن سالم از یاران و اصحاب خاص امام صادق علیه السلام بودند و آموزه های حضرت صادق را طرح می کردند. در مواردی افرادی که در برابر منطق محکم اصحاب قرار می گرفتند اعتراف می کردند که :"هذا نقل من حجاز" (این مطلب از حجاز (مکه و مدینه) به اینجا (کوفه و بصره) آورده شده است. (ر.ک: متشابه القرآن ج1 ص 1104) ؛کنایه از این که مطلب از امام صادق گرفته شده است. @Ghazizadeh_kazem
جدای از مناقشات کلامی، وجود اختلافات فقهی بین مذاهبی که بعداً بطور رسمی به چهار مذهب اهل سنت بدل گردید، خود زمینه تأملات درون فقهی را فرهم می ساخت. گرچه ابوحنیفه خود شاگردی امام صادق علیه السلام را کرده بود ولی بالاخره در برابر مذهب فقهی اهل بیت علیهم السلام قد علم می کرد و اجمالاً مورد حمایت دستگاه حکومت بود. ورود روایات تقیه ای در جای جای احادیث امام صادق علیه السلام نشانگر تعارض فقهی حساس در دوران امامت ایشان بوده است.
در شرایط سخت و دشواری که امام با آن مواجه بود تربیت شاگردان متخصص در حوزه های مختلف نظیر حمران در قرائت و تفسیر، زراره بن اعین در فقه، ابان بن تغلب در نحو و ادبیات، مومن طاق در کلام، حمزه بن محمد طیار در مسئله استطاعت، هشام بن سالم در مسئله توحید و هشام بن حکم در مسئه امامت شایسته توجه است.
روایت زیر به یکی از مناظره هایی که در محضر امام صادق علیه السلام صورت گرفته می پردازد:
هشام بن سالم گوید: در محضر امام صادق بودیم که مردی از شامیان وارد شد و به امر امام نشست. امام پرسید: چه می خواهی؟گفت: به من خبر داده اند که شما داناترین مردم به پرسشهای آنان هستید، آمده ام با شما مباحثه کنم.امام فرمود: در باره چه چیز؟گفت: در قرآن، در حروف مقطعه و در سکون و رفع و نصب و جر آن.امام فرمود: ای حمران! به این مرد پاسخ گوی.مرد شامی گفت: من می خواهم با شما سخن گویم، نه یا حمران!امام فرمود: اگر بر او پیروز شدی، بر من پیروز شده ای.مرد شامی آنقدر از حمران پرسید تا خودش خسته شد و حمران پی در پی به او پاسخ می داد. امام(ع) فرمود: مرد شامی او را چگونه یافتی؟ گفت: مرد توانایی است و هر چه سؤال کردم، پاسخ داد.امام فرمود: حمران تو هم سؤالی از او کن. حمران پرسش کرد و مرد شامی در جواب فرو ماند.آنگاه خطاب به حضرت گفت: می خواهم با شما در علم نحو و ادبیات مناظره کنم. حضرت رو به ابان بن تغلب کرد و فرمود: با او بحث کن. ابان به سخنان او پاسخ داد و او را ناتوان ساخت.
مرد شامی گفت: می خواهم با شما در علم فقه سخن گویم. امام(ع) به زرارة بن اعین فرمود: با او مناظره کن. زراره در مسائل فقهی او را عاجز کرد.این بار گفت: پیرامون علم کلام می خواهم بحث کنم. حضرت به مؤمن الطاق فرمود: با او مناظره کن. مؤمن الطاق محمد بن نعمان احوال با او بحث کرد و مغلوبش ساخت. مرد شامی پیرامون استطاعت درخواست مناظره کرد.امام صادق به حمزة بن محمد طیار فرمود: با او بحث کن. مرد شامی از مناظره با طیار نیز درمانده شد. و به همین ترتیب در باره توحید و مسائل مربوط به آن مغلوب هشام شد. در باره امامت هشام بن حکم پیروز شد.امام صادق با مشاهده این وضعیت چنان خندید که دندانهای مبارکش آشکار شد.مرد شامی به امام عرض کرد: گویا خواستی به من بفهمانی که در میان شیعیانت چنین مردمی هستند؟ حضرت فرمود: بلی.سپس مرد شامی به امامت حضرت اعتراف کرد و در جرگه شیعیان آن حضرت درآمد.
حوزه درسی امام صادق علیه السلام در علوم تجربی نیز گسترده بود و افرادی چون جابربن حیان در علم شیمی سرآمد زمانه بوده است و بعدها نیز مورد توجه عالمان این درشته در مغرب زمین قرار گرفت.
نجاشی در کتاب رجال خود گستردگی حوزه درسی امام صادق را این این گونه یاد کرده است: من در طلب علم حدیث به کوفه رفتم و در آنجا به خدمت حسن بن علی وشاء رسیدم، به او گفتم: کتاب علاء بن زرین و ابان بن عثمان احمر را به من بدهید تا از روی آنها نسخهبرداری کنم؛ او آن دو کتاب را من داد، گفتم: اجازه روایت نیز بدهید. فرمود: خدا تو را رحمت کند، چقدر عجله داری ببر بنویس؛ سپس بیا برای من بخوان تا بشنوم؛ آنگاه اجازه روایت بدهم.گفتم: بر خودم از پیشامدهای زمان خاطر جمع نیستم.حسن بن وشا گفت: عجب! اگر من میدانستم که حدیث اینگونه مشتری و خواهان دارد، بیشتر از این جمع میکردم. من در مسجد کوفه ۹۰۰ شیخ را درک کردهام که همه میگفتند: حدیث کرد مرا جعفر بن محمّد(علیه السلام).
با چنین نه تنها پیروان مذهب تشیع که عالم اسلام به وجود چنینی شخصیت علمی مباهات می کند.@Ghazizadeh_kazem